مجموعه زنجیر

سایر آثار این مجموعه:

بی نام
دیوار شب مرگ بار

چه خسته ام امروز
رخت بی بختی
قصه یک شهر
آه آزادی
ژ - 3
زمستان
در افق تلخ خورشيد
سمت امید
زندگي....مرگ
در کرانه های ابدیت
باید رفت
سیب
زندگی...
از اندوه سرشار
سرخ چیست؟
قصه اشکها


بازگشت به صفحه اصلی مجموعه های شعر

آه آزادي

 
آه آزادي

ننگ و کور و حشي

در شهر مردم خواب غمگين

و شب پاسبان ها

آن دستان بسته

در سايه ماه

دستان تو بود

آن چشمان فروبسته بر قامت دار

چشمان تو بود

آن گلوله که خشکاند فرياد...نه!

آن فرياد

در ياد تو بود

آه آزادي

آنگاه که تدفين تو در آن گورهاي منظم ساکت

و شکاف ميان انسان و خدا

تصوير گرديد

و نام تو را الفاظ مشابه ساختند

کمترين واژه از تو نپرسيد

که همچنانش ترس

گوش ها را براي شنيدن ناشنوا مي کرد

آه آزادي

پل هاي قديمي

به شهرهاي جديد نخواهند رسيد

براي چشمهايي که نمي بينند بايد گفت

براي لبهايي که نمي گويند بايد خواند

که تو نه سکوت آبي

نه سکوت گندم

تو آن تهي دست ترين واژه بي بار

سکوت مردمي

سکوت مردم!

 

14/9/80

 

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.