مجموعه زنجیر

سایر آثار این مجموعه:

بی نام
دیوار شب مرگ بار

چه خسته ام امروز
رخت بی بختی
قصه یک شهر
آه آزادی
ژ - 3
زمستان
در افق تلخ خورشيد
سمت امید
زندگي....مرگ
در کرانه های ابدیت
باید رفت
سیب
زندگی...
از اندوه سرشار
سرخ چیست؟
قصه اشکها


بازگشت به صفحه اصلی مجموعه های شعر

زندگی...

در اين دي شب تاريک

کهنه دختران سرفراز

با رخت سفيد سرد آراستند خود را

و فردا نو عروسان خيال صد بستر آغشته داد

بر سر بام ايم شهر شلوغ

گريه کودکي را خواهند ديد در خواب

خفته بر بالش فقر

که خواب مي بيند خواب

خواب يک رخت سفيد گرم

و شوري اشکش

پر از طعم شيرين رويايي عروسکهاي خيالي است

و چه زود است

روز

که او همبستر حسرت سرد گردد

بگذارم بخوابد

يا که بيدارش کنم

اگر خواب ببيند

خواهد ترسيد

اگر بيدار شود

خواهد لرزيد

واي چه دشوار است

در اين دي شب تاريک تصميم

...

دخترک بيدار شو

زندگي همين است

همين

 

24/10/80

 

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.