درسهایی از شریعتی(1)

فرنود حسنی

شریعتی متفکر و اندیشمند بزرگ عصر حاضر به عنوان موثر ترین موتور محرک حرکت های فکری در میان دانشجویان پیش از انقلاب نقش مهمی را داشت. به واقع می توان گفت نسل پیش از انقلاب شرعتی و افکار او را به خوبی درک کردند و مورد تحلیل قرار دادند. اما در جامعه امروز ما که بسیاری از جوانان که تشنه یافتن، مطالعه و دستیافتن به آگاهی هستند. به علت عدم معرفی درست و شناخت کامل اطلاع دقیقی از افکار و اندشه های متفکران بزرگی چون شریعتی ندارند.

 بسیاری معتقدند در روند حرکت فکری جامعه وجود استارتر ها و متفکرانی چون شریعتی ضروری است افرادی که بتوانند حرکت های اجتماعی را تئوریزه کنند  و مهمتر از همه مطابق زمان پیش ببرند. با این دیدگاه سعی خواهم کرد در هر شماره از سیاه سپید با نگاه کردن به یکی از آثار به جا مانده از معلم شهید نکات آموزنده و جملات ارزنده ای که پشت هر کدام سالها تجربه نهفته شده است برای شما انتخاب کنم تا شما عزیران در زمان کم بتوانید با اهم افکار و آرا این معلم بزرگ آشنا شوید. لطفاً نظرات و راهنمایی های خود را در آغاز این کار از من دریغ نکنید.

اولین کتابی که انتخاب می کنم کتاب" با مخاطب های آشنا" نام دارد. این کتاب دربرگیرنده مجموعه نامه های دکتر شریعتی برای همسر، فرزندان و دوستان و همرزمانش می باشد. جملات انتخاب شده شمال نکات فلسفی و بسیار آموزنده و ارزشمند برای توجه و تفکر می باشد. 

1-      انسان به میزانی که برخوردارتر است انسان نیست، بلکه انسان به میزانی که خود را نیازمندتر احساس می کند، انسان است. 

2-      اگزیستانسیالیسم یعنی همه عالم، ماهیتش قبل از وجودش است ولی انسان اول وجود پیدا کرد و بعد ماهیت یافت. 

3-      انسان گرفتار جهار زندان است:

1)طبیعت               2)جامعه                      3)تاریخ                  4)خویشتن

 4- ارزس یک ایمان به این است که زندگی کند و رشد و نمو و تکثیر داشته باشد.

 5- ادبیات ما در شعر تجلی دارد و شعر ما بیشتر در غزل و غزل ما  مجموعاً عبارت است از آه و ناله و زاری و زوزه های ذلت آور و رقت بار عاشق برای جلب نظر معشوق

 6-شعر و ادب ما همه مدح و ثنا برای حاکم است و عجز و لابه برای معشوق یعنی تقرب به قدرت نه از راه کسب قدرت و یا انجام خدمت و ابزار لیاقت بلکه تملق و چاپلوسی و دعا و ثنای دوستان و نفرین و دشنام دشمنان حاکم. 

7-شاید به تعبیر شمس تبریزی – خط سوم ام؟ که گفت: یکی خط نوشتی که همخود خواندی و هم خلق، دومی، خط نبشتی که تنها خود خواندی و سومی، خط نبشتی که خود خوندی و نه خلق!

8- صحبت از جامعه ای است که نیمی از آن خوابیده اند و افسون شده اند و نیمی دیگرکه بیدار شده اند در حال فرارند. ما می خواهیم این خوابیده های افسون شده را بیدار کنیم و و واداریم که بایستند و آن فراریها را برگردانیم و واداریم که بمانند.

 9- عمر را همچون کرگدن تنها سفر می کنم و تنهایی فلسفه من است و جدایی مذهبم و بی کسی جهان بینی ام.

10- انسان درختی است که از خاک فرهنگ خویش تغذیه می کند و با تاریخ خویش رشد می نماید و وارث تمامی دست آوردهای گذشته ملت خویش در توالی قرون و توارث نسلهاست.

 11 - من به معجزه استعداد خدایی انسان ایمان دارم.

 12 - بزرگترین بدبختی آدمی در عصر ما این است که سه آروزی تاریخی اش که تجلی سهنیاز فطری اش بوده است از هم دور افتاده اند:

عشق بی آزادی و عدالت صوفیگری موهوم است.

عدالت بی آزادی و عشق زندگی گله وار  گوسفندی در اصطبلهای مدرن دامداری پیشرفته است.

آزادی بی عدالت و عشق لش بازس است و تنها در آزادی تجارت و آزادی جنسی تحقق دارد. 

13-   برای سیاست بازی برای خدمت به مملکت و برای تفریح و لذت بردن از زندگی همیشه وقت است. اما برای فراگیری وقت همین الان است و می گذارد. 

14-     آدم بی سواد سیاستش قیل و فالهای بی ریشه است و خدمتش پوچ و حقیر و زندگیش گند، سطحی و عامیانه و بی ارزش.

 15-     تمامی تاریخ به سه شاهراه اصلی می پیوندد:آزادی، عدالت، عرفان

اولی شعار انقلاب کبیر فرانسه بود و به سرمایهداری و فساد کشید.

دومی شعار انقلاب اکتبر بود و به سرمایهداری دولتی رسید.

سومی شعار مذهب و به خرافه و خواب.

 

بازگشت به صفحه فهرست مقالات فرهنگي- اجتماعي

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.