تولد انديشه
فرنود حسني

به مناسبت هفتادمين سالگرد تولد دکتر علي شريعتي
هفتاد سال گذشت!
از تولد يکي از بزرگترين و موثر ترين متفکران اجتماعي عصر حاضر ايران. همه ما عادت کرده ايم در گراميداشت ياد و خاطره بزرگاني اينچنين در مراسم سالگرد مرگ او دور هم جمع شويم و به سخنراني و يا قلم فرسايي بپردازيم .غافل از اينکه آغاز انديشه و تفکر در فاصله بين تولد تا مرگ هر فرد شکل مي گيرد.و پس از مرگ است که پويايي و باروري آن به چشم مي آيد.

روزگاري پيش از اين در کوير شکفت آنجا که خود را فرزند زمين ناميد و دلش همچون کوير سرشار از عطش جستجو بود در سال 1312 و در روستاي مزينان سبزوار که در آينده نام مستعارش را هم(علي مزيناني) ازنام همين  روستا گزينش کرد چشم به جهن گشود. اجدادش همه از عالمان دين و حکمت بودند و پدرش محمد تقي شريعتي اسلام شناسي به نام بود.علي دوران کودکي را در مزينان سپري کرد و تحصيلات ابتدايي را در مشهد گذراند و سپس وارد دبيرستان فردوسي مشهد شد. در همين سالها بود که آتش شور و اشتياق به دانش اندوزي در جان او افتاد و با مطالعه کتابهاي اسلامي و عرفاني مختلف به شخصيت ايدئولوژيک خود نزديک شد.

در سال 1331 يعني آخرين سال دانشسرا انجمن اسلامي دانش‌آموزان و دانشجويان را تأسيس كرد و در مدت هشت سال جلسات هفتگي آن را، كه سخنراني و بحث و تحقيق در مسائل ــــ مكاتب فلسفي و اجتماعي بود، بر عهده داشت. در همين سال طعم تلخ زندان را چشيد، علت بازداشت او اعتراضي بود كه عدة بسياري به روي كار آمدن قوام داشتند و علي نيز يكي از آنان بود.با گرفتن ديپلم دانشسرا در ادارة فرهنگ مشهد استخدام شد. مهرماه 1335 زماني بود كه دانشكدة ادبيات و علوم انساني در مشهد تأسيس شد. بعد از مدتي، علي كه شوق تحصيلات عاليه را در خود داشت به جرگة دانشجويان اين دانشكده پيوست. در همين زمان او با دختري به نام بي‌بي فاطمه شريعت رضوي ازدواج كرد.  شريعتي در خردادماه 1338 از طريق اعزام فارغ‌التحصيلان رتبة اول دانشكده‌ها، به پاريس رفت . وي تا سال 1343 در رشتة تاريخ تمدن تا مقطع دكترا به تحصيلاتش ادامه داد. نسخه منحصربفرد كتاب «فضائل بلخ» را در آنجا تصحيح كرد. از ديگر كارهاي او در اين ايام ترجمة ــــ اثر الكسيس كارل،«مغضوبين زمين» اثر فانون و «سال پنجم الجزاير»، و پنج كنفرانس علمي دربارة اسلام، زندگي پيغمبر اسلام(ص)، روانشناسي اجتماعي ايران و هنر در كليساي ژزوئيت پاريس است. در همين زمان، با آثار و افكار انديشمندان بزرگي چون سارتر، فانون، ماسينيون و … آشنا شد و به همكاري با سازمان‌هاي مبارزاتي مختلف چون نهضت ملي ايران، جبهة آزادي‌بخش الجزاير و نهضت انقلابيون كنگو پرداخت.

در طول مدتي كه با خانواده‌اش در فرانسه بسر مي‌برد او صاحب دو فرزند ديگر كه هر دو دختر بودند، شد. در شهريورماه 1343 به ايران آمد. در همان ابتداي ورود به وطن در مرز تركيه و ايران، دستگير و به تهران منتقل شد، و بعد از چند ماه آزاد گرديد. با اين وجودساواک، فعاليت‌هاي سياسي و فرهنگي او را محدود كرد و حتي به او اجازه تدريس در دانشگاه را نداد

شريعتي تا مدتي بعنوان آموزگار و دبير دبيرستان در مدارس مشهد به تدريس پرداخت، و سپس بعنوان كارشناس علوم اداري در وزارت آموزش و پرورش مشغول بكار شد، و از سال 1345 در سمت استادي در دانشكدة ادبيات مشهد مشغول به تدريس شد. در دانشگاه، شخصيت و افكار ويژة او باعث محبوبيتش در بين دانشجويان گرديد و كلاسهاي او اغلب از يك كلاس معمولي به يك جلسة بحث فرهنگي ـ سياسي تبديل مي‌شد. در سال 1350، شريعتي علي‌رغم ميل باطني خويش مجبور به بازنشستگي و ترك كرسي استادي گرديد. پس از چند ماه علي دوباره بازداشت و اين‌بار با شرايط سخت‌تري براي «آزادي» مواجه شد. در اين دوره فعاليتهاي او تا آنجا محدود شد كه حتي اجازة رفت‌و‌آمد به خانة خويشاوندان خودش را نداشت بدين‌سان در ارديبهشت‌ماه 56 تهران را به سوي اروپا ترك گفت

و سرانجام در تاريخ 29 خردادماه سال 1356 به طرز مشكوك در لندن به شهادت رسيد و پيكر پاكش در سوريه در جوار حرم حضرت زينب (س) به خاك سپرده شد

حاصل سالها مطالعه و تحصيل و تدريس سخنرانيها و مقالات و کتب زيادي است که از اين شهيد بزرگوار براي ما به يادگار مانده است.

جايگاه آزادي و دموکراسي در انديشه شريعتي

کشورهاي جهان سوم و در ميان آنها کشورهاي خاور ميانه به علت موقعيت خاص ژئو پلتيک خود هميشه در گير و دار کشمکش ها و قدرت طلبي هاي داخلي و تعرضات کشورهاي خارجي بوده اند. ايران هم از اين قائده مستثني نبوده است و به علل گوناگون شاهد ظهور و قدرت نمايي حکومت هاي ديکتاتور و يا دست نشانده بوده است. در اين ميان هيچگاه نسخه ثابت و شفافي براي حدود آزادي هاي اجتماعي نه در سطح عامه مردم وجود داشته و نه در سطح طبقات روشنفکر . ايران در قرن اخير بارها شاهد به حاشيه رانده شدن متفکران و روشنفکران بوده است و اين يکي از مهمترين دلايل در عدم پايداري و قوت و دوام حرکتهاي مردمي بوده است . شريعتي به عنوان يکي از بزرگترين نظريه پردازان در عرصه دموکراسي اسلامي هميشه سعي مي کرد تا پوسته ظاهري فهم توده ها از دين و دنيا را بتراشد و چهره واقعي و جايگاه حقيقي انسان مسلمان را براي انها تصوير کند لذا مي توان گفت که شريعتي در انديشه خود هيچگونه تعارضي را بين عقل و آزادي نمي بيند چنانچه در شعار سه گانه خود يعني عرفان ْآزادي و برابري بر آن تکيه و تاکيد کرده است.ديدگاه شريعتي به مسئله دموکراسي به مثابه يک نظام سياسي بود و به همين خاطر با رد نظام هاي توتاليتر  براي شناخت بيشتر جامعه به نقد نظام سياسي دموکراسي پرداخت.

بازگشت به صفحه فهرست مقالات فرهنگي- اجتماعي

 

 

 

 

 

 

 

                         
     
 

©2006 Copyright Farnood.com All Rights Reseved.